یــــا زِینَــــب (س)

السلام ای دختر شاه نجف

یــــا زِینَــــب (س)

السلام ای دختر شاه نجف

ﻳﻚ ﺭﻭﺯ ﺻﺒﺢ ﺯﻭﺩ ﺧﺎﺩﻡ ﺁﺧﻮﻧﺪکاشیﺑﻪ ﺣﻤﺎﻡ ﻣﻰ ﺭﻭﺩ ﻭ ﻣﻰ ﺑﻴﻨﺪ ﺁﺧﻮﻧﺪ ﺩﺭ ﺣﻤﺎﻡ ﻗﺪﻳﻢ ﺗﻮﻯ ﺧﺰﻳﻨﻪ ﺍﺳﺖ، ﺟﻠﻮ ﻣﻰ ﺭﻭﺩ ﻭ ﺳﻠﺎﻡ ﻣﻰ ﻛﻨﺪ. ﺁﺧﻮﻧﺪکاشیﻣﻰ ﮔﻮﻳﺪ: ﺳﻠﺎﻡ ﻭ ﺯﻫﺮ ﻣﺎﺭ ﻓﻠﺎﻥ ﻓﻠﺎﻥ ﺷﺪﻩ. ﻛﻰ ﮔﻔﺘﻪ ﺗﻮ ﺍﻳﻨﺠﺎ ﺑﻴﺎﻳﻰ ﻭ ﺷﺮﻭﻉ ﺑﻪ تندصحبت کردن ﻣﻴﻜﻨﺪ. ﺧﺎﺩﻡ ﺗﻌﺠﺐ ﻣﻰ ﻛﻨﺪ ﻭ ﻣﺒﻬﻮﺕ ﻣﻰ ﻣﺎﻧﺪ. ﺻﺒﺢ ﺍﻭﻝ ﺻﺒﺤﻰ ﻣﺎ ﻣﮕﺮ ﭼﻜﺎﺭ ﻛﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻳﻢ ﻛﻪ ﺑﺎﻣﺎ ﺍﻭﻗﺎﺕ ﺗﻠﺨﻰ ﻛﺮﺩ. ﺧﻠﺎﺻﻪ ﺩﻝ ﭼﺮﻛﻴﻦ ﻣﻰ ﺷﻮﺩ ﻭﻟﻰ ﭼﻴﺰﻯ ﻧﻤﻰ ﮔﻮﻳﺪ. ﺗﺎ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﭼﻨﺪ ﺭﻭﺯ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﻣﺎﺟﺮﺍ ﻣﻴﮕﺬﺭﺩ ﻭ ﻣﺮﺣﻮﻡ ﺁﺧﻮﻧﺪ ﻗﻠﻴﺎﻥ ﻣﻰ ﻛﺸﻴﺪ، ﺳﺮ ﻗﻠﻴﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﻯ ﻣﺮﺣﻮﻡ ﺁﺧﻮﻧﺪ ﭼﺎﻕ ﻣﻰ ﻛﻨﺪ ﻭ ﻣﻴﺂﻳﺪ ﺧﺪﻣﺖ ﺁﺧﻮﻧﺪ ﻭ ﻣﻰ ﮔﻮﻳﺪ: ﺁﻗﺎ ﭼﻨﺪ ﺭﻭﺯ ﭘﻴﺶ ﺻﺒﺢ ﺁﻣﺪﻡ ﺣﻤﺎﻡ، ﺁﺧﺮ ﭼﻪ ﻗﺼﻮﺭﻯ ﺍﺯ ﻣﺎ ﺳﺮﺯﺩﻩ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﻋﻠﻰ ﺍﻟﻄﻠﻮﻉ ﺍﻳﻨﻬﻤﻪ ﭼﻴﺰ ﺑﻪ ﻣﺎ ﺑﺎﺭ ﻛﺮﺩﻳﺪ؟ ﻣﺮﺣﻮﻡ ﺁﺧﻮﻧﺪ ﻣﻰ ﮔﻮﻳﺪ: ﺧﻮﺏ ﺷﺪ ﮔﻔﺘﻰ، ﻣﻦ ﻣﻰ ﺧﻮﺍﺳﺘﻢ ﺍﺯ ﺗﻮ ﻣﻌﺬﺭﺕ ﺧﻮﺍﻫﻰ ﻛﻨﻢ. ﺁﻗﺎ ﭼﻪ ﻣﻌﺬﺭﺕ ﺧﻮﺍﻫﻰ ﺍﻳﻨﻬﻪ ﺑﻪ ﻣﺎ ﭼﻴﺰ ﺑﺎﺭﻛﺮﺩﻯ، ﺑﻌﺪ ﻣﻌﺬﺭﺕ ﺧﻮﺍﻫﻰ ﻣﻴﻜﻨﻰ؟ ﺁﺧﻮﻧﺪ ﻣﻰ ﮔﻮﻳﺪ: ﻣﻦ ﺻﺒﺢ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﻣﺪﺭﺳﻪ ﻣﻰ ﺭﻓﺘﻢ ﺗﻮﻯ ﺧﻴﺎﺑﺎﻥ ﻭﻛﻮﭼﻪ ﻳﻚ ﺳﺮﻯ ﺣﻴﻮﺍﻧﺎﺗﻰ ﺭﺍﺩﻳﺪﻡ ﻛﻪ ﺩﺭﺏ ﻣﻐﺎﺯﻩ ﻫﺎﺭﺍﺑﺎﺯﻣﻰ ﻛﻨﻨﺪ ﻭ ﺑﻌﻀﻰ ﺣﻴﻮﺍﻧﺎﺕ ﻃﺮﻑ ﻣﻦ ﻣﻰ ﺁﻣﺪﻧﺪ، ﺍﺯ ﺑﺲ ﺗﺮﺳﻴﺪﻩ ﺑﻮﺩﻡ ﺩﻭﻳﺪﻡ ﺗﻮﻯ ﺣﻤﺎﻡ ﻛﻪ ﺗﻮ ﺁﻣﺪﻯ، ﻣﻰ ﺩﺍﻧﺴﺘﻢ ﺗﻮ ﺁﺩﻡ ﺧﻮﺑﻰ ﻫﺴﺘﻰ، ﮔﻔﺘﻢ ﺑﮕﺬﺍﺭ ﻳﻚ ﻣﻘﺪﺍﺭ تندی کنم ﻛﻪ ﺣﺠﺎﺏ ﺷﻮﺩ،تا ﻣﺮﺩﻡ ﺭﺍﺑﻪ ﺷﻜﻞ ﺣﻴﻮﺍﻧﺎﺕ ﮔﻮﻧﺎﮔﻮﻥ ﻧﺒﻴﻨﻢﻭ ﺍﺯ ﺣﻤﺎﻡ که ﻣﻰ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺑﻪ ﻣﺪﺭﺳﻪ ﺑﺮﻭﻡ ﺩﻳﮕﺮ ﻧﺘﺮﺳﻢ،ﺧُﺐ همینکه باشماتندی کردم به حال عادی بازگشتم، ﺧﻠﺎﺻﻪ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺑﺒﺨﺶ.

  • alireza .....
پیامبراکرمحضرت محمد (ص):
روزگاری بر مردم بیاید که از قرآن جز نشان بجای نماند ، و از اسلام جز نامی نماند‼️ ، مردم خود را مسلمان می نامند در صورتی که دورتر از همه کس به اسلام هستند ‼️، مسجد های آنان ( در ظاهر ) آباد است ولی ( در باطن ) از هدایت ( و حقیقت ) ویران‼️

««روضة الکافی جلد 2 صفحه 138»»


  • alireza .....
پنج فایدۀ یاد مرگ از لسان مبارک امیرالمؤمنین علی علیه السلام:

1::یاد مرگ انسان را از بازی دنیایی بازمی داردیاد مرگ سبب بازداشتن انسان از بیهودگى و بازى ‏هاى دنیوى مى ‏شود مولای متقیان می فرماید:
 «أَمَا وَ اللَّهِ إِنِّی لَیَمْنَعُنِی مِنَ اللَّعِبِ ذِکْرُ الْمَوْتِ»
(به خدا سوگند، یاد مرگ مرا از هزل و بیهودگى منع مى‏کند).

2::مانع انجام کار زشت می شود.
اندیشه مرگ مانع انجام کارهاى زشت و ناروا است.
«أَلَا فَاذْکُرُوا هَاذِمَ اللَّذَّاتِ وَ مُنَغِّصَ الشَّهَوَاتِ وَ قَاطِعَ الْأُمْنِیَاتِ عِنْدَ الْمُسَاوَرَةِ لِلْأَعْمَالِ الْقَبِیحَةِ»
هان! [مرگ‏] برهم زننده لذت ‏ها، تیره کننده شهوت ‏ها و نابودکننده آرزوها را به یاد آرید؛ آن‏گاه که به کارهاى زشت شتاب مى‏آورید»

3::یاد مرگ سبب سرعت در کار خیر می شودیاد مرگ موجب انجام دادن اعمال و کردار نیک مى‏شود: «وَ مَنِ ارْتَقَبَ الْمَوْتَ سَارَعَ فِی إِلَى الْخَیْرَاتِ»
[آن که مرگ را چشم داشت، در کارهاى نیک پاى پیش گذاشت]

4::انسان را به کم راضی می کندتذکر مرگ سبب بى‏ رغبتى و کم‏ خشنودى در دنیا مى ‏شود:
«وَ مَنْ أَکْثَرَ مِنْ ذِکْرِ الْمَوْتِ رَضِیَ مِنَ الدُّنْیَا بِالْیَسِیرِ»
(آن که مرگ را بسیار یاد کند، از دنیا به اندک خشنود شود).

5::یاد مرگ باعث عبرت آموزی استاندیشۀ مرگ و تفکّر در مردگان پیشین، باعث عبرت ‏آموزى است:
«لَقَدِ اسْتَخْلَوْا مِنْهُمْ أَیَّ مُدَّکِرٍ وَ تَنَاوَشُوهُم... وَ لَأَنْ یَکُونُوا عِبَراً أَحَقُّ مِنْ أَنْ یَکُونُوا مُفْتَخَراً».
[پنداشتند که جاى مردگان تهى است؛ حال آنکه سخت مایه عبرت ‏اند ... [مردگانشان‏] مایۀ پند باشند، بهتر است تا وسیلۀ فخر و بزرگوارى]
  • alireza .....